من فكر ميكنم انسان خودخواه ترين موجود در دنياست , شايدم من اين طور باشم ! خيلي وقت ها شده با تمام وجود دعا ميكنم خواهش ميكنم التماس ميكنم كه خدايا چنين بشه و چنان بشه و لي وقتي خدا لطف ميكنه و دعام براورده ميشه در نهايت يك هفته تشكر ميكنم و بعد تمام .
به قول رويا ما يادمون ميره اون چيزي كه امروز هستيم آرزوي ديروز ما بوده.
از فكر كردن خسته شدم برا همين مدام قرص ميخورم ميخوابم براي همين 90% مواقع كه دريا كارم داره خوابم شايد دركل شبانه روز 10 ساعت هم بيدار نباشم .
درس كه تعطيل موندم اين 20 واحد رو چطوري پاس كنم .تمام وجودم شده استرس , فكرم بد جور مشغول .
دريا خوب بود ولي از ديشب اونم ..........
ميگه از من ميترسه !!!!!!!
ميگم چرا از من ؟
جواب درستي نميده , يعني من اين قدر ترسناكم ؟ شايدم دريا ترسو باشه؟
لحظه لحظه اين روزها رو نوشتم تا هر وقت خوندم يادم باشه چه روزها و چه سختي هايي رو تحمل كرديم و چقدر بايد قدر همه چيز رو بدونيم.
خدايا ياريم كن تا آواي نيايشم تنها بسان بر هم خوردن سنجها نباشد تا ميان گفتگوهايم با تو جدايي افكند.