باغ گـل و گلبني شکوفـــا بوي خوش گل رسيده هرجاگلغنچه اي از درخـت طوبي مجموعه اي از ديـــار طاهادر شهر مدينــه مژده دادنـد آورده خبــر نسيــم صحـراکز دامن پاک نجمــه خاتون بشکفته گلي به باغ طاهـــاآيينه اي از صفـــا و پاکـي شهزاده اي از سراي موسـيحور است و پري که رخ نموده يا زاده شــده دوبـاره عذراخرگــاه شهـي پر از فرشته بر مسند گل نشسته زهرا(س)گويي که شکفتــه بار ديگر تک بوته ي ياس شاه بطحــاحوران همه دف زنان و رقصان کام ملـک است و جام صهباعيد است و خروش مرغ عرشي موسي و عصا و طـور سيناعيد است و نسيم و ياس زيبا مستانه قنــاري خـوش آواعيد است و شکـوه يک تولد فردوس و جهــاني از تماشاعيد است و مدينه غرق شادي نيکـان زميـن و مُلــک بالاعيد است و طبق طبق ستاره ميلاد گلــي ز باغ زهرا(س)گوينـد: يکــي اذان بگويـد در گوش شفيعه ي دو دنيـااز آل علي(ع) که خوشنواتر؟ تا موسي کاظم(ع)است؛حاشاآغوشِ گشــوده ي امامـت بر سينه ي گــرم و نـاز بابامولود مبــارک، اي کريمـه! تو عالمـــه اي و عالـم