سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوای دل





چون همیشه، ایمانی راسخ در دریای نگاهت موج می‏زد.

تمام فانوس‏های هدایت را روشن کردی،
دلیل و برهان قاطع برایشان آوردی،
معجزه قرآن را به همه نمایاندی و حتی انجیل را
بر صدق گفتارت گواه گرفتی؛
ولی نور هدایت، راه نفوذی در دل‏هایشان نیافت.

خدا بر ضمیر نهانشان آگاه بود و نیت‏های ناپاکشان را می‏دید؛
پس وحی فرستاد که پیامبرم!
«به آنانی که بعد از علم و دانشی که به تو رسیده،
با تو ستیز می‏کنند بگو که فرزندان و زنان و نزدیکان خود را
گرد آوریم و لعنت...»

شما پنج نفر...
روز مباهله فرا رسید. تلاطم مهیبِ شک و تردید،
آرامش پوشالی قلب‏هایشان را درهم کوبیده بود.
آرزو می‏کردند تو را با گروهی از یاران و سربازانت ببینند
تا اینکه با خاندان سراسر نورت به میدان مباهله قدم بگذاری.

ولی تو آمدی؛ با دنیایی که محو تماشای جمال
و هیبت خاندان پاک و روحانی‏ات شده بود.
قلب زمان از استواری گام‏های علی علیه‏السلام به تپش افتاد
و گل‏های یاس، به تماشای فاطمه علیهاالسلام عطرافشان شدند.

دست در دانه اهل آسمان، حسن علیه‏السلام را
در دستان مهربانت داشتی و جگرگوشه‏ات حسین علیه‏السلام را
عاشقانه به سینه چسبانده بودی.

زمین بر آسمان فخر می‏فروخت که بر پشت او گام می‏نهید
و آسمان از دیدن آن همه شکوه و وقار، به وجد آمده بود.
باد، عظمت ایمانتان را در گوش هزار سرو آزاد نجوا کرد
و یک دشت شقایق، شیفته پاکی نگاهتان شد... .
و نجران، به حقانیت این خاندان، اعتراف کرد.






نوشته شده در تاریخ شنبه 93 مهر 26 توسط سید علی افشاری (منتظر افرا)
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

==============================================