سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوای دل

بنام خدا

مثل قلبش هیچ قلبی پاره نیست

هیچ کس مانند او آواره نیست

می رود اما دلش کرببلاست

جز صبوری در اسارت چاره نیست

گفته بودی بعد من می مانی و آزارها 

  کوچه کوچه غربت و دشنام دربازارها    

گفته بودی می برندت از زمین کربلا   

می شوی با قاتل من همسفر تو بارها 

خواهرم من می روم اما تو می مانی و یک 

کاروان خسته و صحرای پر از خارها 

بعد من هستی عجین با غصه هایم زینبم 

ای تو غمخواردل غمدیده ی غمدارها 

در بیابان پر از خارمغیلان می شوی 

تو پرستار تن بیمار این تب دارها 

خواهرم باشد برای من فراز و گه فرود 

گاه در بین تنورم گه بروی دارها

زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها

خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست

آه انگار نه انگار عزاداری هست

 

آن طرف دامن طفل آتش سوزان دارد

این طرف در تب شعله تن بیماری هست

 

...و زنی باز سوی علقمه میکرد نگاه

که به پا خیزد اگر دست علمداری هست

 

همه دیدند که خون چشم دلش را پر کرد

از فرات سخنش ناله سرشاری هست :

 

مبریدم که در این دشت مرا کاری هست

گل اگر نیست ولی صفحه ی گلزاری هست

 

ساربانا مزنید این همه آواز رحیل

آخر این قافله را قافله سالاری هست

 

به امیدی شوم از کشته ی مظلوم جدا

که سوی کوفه مرا وعده ی دیداری هست

عزت زیاد






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93 آبان 14 توسط سید علی افشاری (منتظر افرا)
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

==============================================