بيائيم تا روز نيمه شعبان که سالروز ميلاد حضرت بقيه الاعظم (روحي لتراب مقدمي فداه) هست

براي سلامتي و تعجيل در فرجش، هر کدام هزار صلوات بفرستيم

«•´`•.(*•.¸(`•.¸ اللهم صلي علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعين ¸.•´)¸.•*).•´`•»

اللهم ارنا الحق حق فاتبعه و الباطل باطل فاجتنبه و خذ رضا نفسک من نفسي انک تهدي من تشاء الي صراط مستقيم .

به خوبا سر مي زني مگه بدا دل ندارن
يه سرم به ما بزن اي خوب خوبا آقاجون
مگه چيزي کم مي شه يه رو سياه نگات کنه
با يه قطره کم نمي شه آب دريا آقاجون

اعياد شعبانيه

بر تمامي عاشقان مبارک باد

در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاري

عمر جاويد به شيريني آن يک دم نيست

بگذار آدميان طعنه زنندم گويند

هر که خود را سگ کوي تو نخواند آدم نيست!
<\/h1>

ميلا با سعادت آبروي دو عالم ضربان قلب عاشقان ارباب حسين (ع) و روز پاسدار مبارک باد

ميلاد‚ خجسته ماه بني هاشم خداوند ادب حضرت عباس (ع) و روز جانباز مبارک باد
ميلاد فرخنده مظهر عبادت و بندگي امام سجاد (ع) و روز آزاده مبارک باد

به مناسبت روز جانباز
تقديم به همه جانبازان دفاع مقدس


ايثار تکيه داده به دوش عصايتان
ايمان شکوفه اي به لب با صفايتان
گلدان‚ ولو شکسته نشاني است از بهار
پيچيده عطري از شهدا در صدايتان
چيزي زياد نيست که اگر آسمان عشق
هر شب گل شهاب بريزد به پايتان
اين لطف کوچکي است که هر روز صبح زود
خورشيد وان يکاد بخواند برايتان
روز قيامت است و ابوالفضل آمده است
تا از شما سوال کند ماجرايتان
جاي سوال نيست که او خود حضور داشت
در گير ودر حادثه کربلايتان
مي پرسد از شما که شما پاسخش دهيد
تا بشنود شکوه بلند صدايتان
پاسخ نمي دهيد مبادا ريا شود
رازي است بين قلب شما با خدايتان
او با لبان تشنه خود بوسه مي زند
بر شانه هاي زخمي بي ادعايتان
کلام شيدا!

تا در گوشم قصه تو

درچشمم چهره تو

در سينه من آتش تو پنهان شد

در لب هايم سوز بيان

در قلبم شور نهان

در ديده من اشك روان جاري شد

حديث ويژه :

امام مهدي (عجل الله و تعالي فرجه التشريف ) مي فرمايد :

انا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم

مانظر خود را از شما برنمي گيريم ( كه به حال خود وابمانيد ) و فراموشتان نمي كنيم .

اللهم عجل لوليك الفرج

سلام دوستان اعياد شعبانيتون مبارک ديدم بد نيست تو اين ماه چند تا از شعرامو که بي ارتباط هم نيست براتون بذارم

حالا اين يکي رو داشته باشيد تا بعد

نگاه جادوانه

زان چشم نگاه جادوانه بر ما بنما دمي روانه

مارا اگر اين عطا نشايد کن بر نگهت خطا بهانه

کامروز غزل نشايدت وصف اما به خطاست اين ترانه

کاي آنکه جهان به زير پايت کوهي بر توست کاه ودانه

نورت به جهان وسايه اي خوش پيشاني و ابروي کمانه

اي کوي تو و سراي مهرت ماراست يگانه آشيانه

جز نام تو و نشان عشقت نبود بر ما دگر نشانه

بر ما نگهت دمي چو گنج است نبود ضرري بر آن خزانه

کز سوي خزانه گر بيايد يک غمزه کند جهان فسانه

زين رو چو به سوي ما مي آيي کمتر بخرام ناشيانه

اما ز چه مانده اي در اين وصل بيهوده نشسته بر کرانه

شايد که ز بهر نرگس تو نبود دل وچشم عاشقانه

گر چشم زمانه اينچنين است واي من و واي بر زمانه