• وبلاگ : نواي دل
  • يادداشت : عالمي در سوگ صادق آل محمد (ص)
  • نظرات : 10 خصوصي ، 9 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يا امام صادق ....

    در آستانه شهادت امام ششم هستيم...

    و چه آقايي ...

    و چه مولايي ....

    به همين مناسبت قدري از مناقب جد گرامي امام هشتم كه خيلي نوه شوون

    امام رضا صلوات الله عليه رو دوست داشتند ، امّا زودترازولادت امام رضا

    ( كمتر از 3هفته به ولادت امام رضا ) به شهادت رسيدند رو مينويسم ...

    عبدي محضرامام صادق عليه السّلام شرفياب شد،آن روزامام عليه السّلام

    دو لباس نخي برتن داشت ،همسر عبدي به بيماري سختي مبتلا شده بود ،

    بيماري او چنان شديد بود كه ديگر از حيات و زنده مانده او نا اميد شده

    بودند ... ،عبدي جريان همسرش را به محضر امام صادق رسانيد .

    امام صادق عليه السّلام لختي سر را به پايين انداخت آنگاه سر را بلند كرد و

    فرمودند :

    من دعا كردم و خدا او را شفا داد ، نزد او برگرد ، وقتي بازگشتي ميبيني

    مشغول خوردن طبرزد ( نوعي شيريني ) است .

    عبدي نزد همسرش برگشت ديدهمانگونه است كه حضرت فرموده بود ، از

    همسرش جريان را پرسيد .

    همسرش گفت : آقاي بزرگواري كه دو لباس نخي برتن داشت وارد خانه شد

    و فرمود :

    يا ملك الموت ! ألست اُمرت لنا بالسّمع و الطّاعة ؟

    اي ملك الموت ! مگر تو مأمور نيستي كه از ما بشنوي و اطاعت كني ؟

    پاسخ داد : آري

    فرمود : دستور ميدهم كه قبض روح او را بيست سال به تاخير بيانداز !

    آن شخص با ملك الموت ازخانه خارج شده وهمان موقع حال من بهبود يافت