روشن آن چشمي كه بيند خاك پاي فاطمه- خرم آن جاني كه پرد در
هواي فاطمه - خشت خشت خانه ي مولا اميرمومنان - مي شناسد بانگ
محزون دعاي فاطمه - گاهواره نه كه چرخ زندگي و عشق بود - آنچه مي
جنبيد با انگشت هاي فاطمه- تا نگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي"
مي توان در كربلا شد آشناي فاطمه- مصطفي فرمود بعد از من ، رضاي
كردگار هر كه مي خواهد بكوشد در رضاي فاطمه خواست نامعلوم ماند
$("div.commhtm img").each(function () { if ($(this).attr("em") != null) { $(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif"); } });