• وبلاگ : نواي دل
  • يادداشت : ازدواج آسماني مبارك
  • نظرات : 11 خصوصي ، 18 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سالروز ازدواج فاطمه زهرا(س) و امام علي (ع) فرخنده باد

    img/daneshnameh_up/c/ce/fatemeh.jpg

    مقدمات عروسي

    از عقد اميرالمؤمنين علي و فاطمه عليهما السلام يک ماه گذشت. عقيل نزد علي آمد و گفت:« ما از ازدواج تو و فاطمه بسيار خوشحاليم. اکنون چرا از رسول خدا درخواست نمي‏کني فاطمه را به خانه خود ببري؟»
    علي عليه السلام گفت:« به خدا قسم من هم مايلم، اما از رسول خدا حيا مي‏کنم.»
    عقيل گفت:« برخيز نزد پيامبر برويم.»

    در راه به ام ايمن برخوردند و ماجرا را به او گفتند.
    ام ايمن گفت:« بگذاريد اين کار را زن ها انجام دهند.»
    لذا برگشت و ام سلمه و زنان ديگر رسول خدا را خبر کرد؛ همگي دور وجود مبارک رسول خدا حلقه زدند و گفتند:« پدران و مادران ما به فداي تو باد، اي رسول خدا! ما براي امري نزد شما جمع شده‏ايم که اگر خديجه بود، چشمش روشن مي‏شد.»
    با شنيدن نام خديجه، رسول خدا گريان شد و فرمود:« کجا همانند خديجه پيدا مي‏شود؟ او مرا تصديق کرد در زماني که همه‌ي مردم تکذيبم مي‏کردند؛ کمکم کرد و ثروتش را به من بخشيد. من به امر خداوند، خديجه را بشارت دادم به قصري از زمرد در بهشت: جايي که در آن نه اضطرابي است و نه رنج و تعبي.»
    ام سلمه گفت:« بهشت بر او گوارا باد و خداوند ما را هم همنشين او کند.
    اي رسول خدا! برادر و پسر عمت علي بن ابيطالب دوست دارد همسرش، فاطمه، را به خانه‌ي خود ببرد. »
    رسول خدا فرمود:« چرا خودش به من نگفت؟»
    ام سلمه عرض کرد:« حيا کرد.»
    رسول خدا فرمود:« برو علي را بياور.»
    ام سلمه علي عليه السلام را که منتظر جواب بود، نزد رسول خدا برد.
    زن‌ها از اطاق خارج شدند.
    رسول خدا قرار شب زفاف را با علي عليه السلام گذاشت. سپس به زنان خود امر فرمود فاطمه عليهاسلام را زينت کنند.