نمي دانم اين چه رابطه اي است که بعد از قرنها ذکر کربلا، حضرت ابا عبدالله(ع) و اباالفضل العباس(ع) و ... اشک از رخسارمان سرازير مي گردد؛وقتي دست ميوه دل علي(ع) (وجود مقدس ابالفضل(ع)) را قطع مي کنند، دشمنان جرات مي يابند و به سوي ايشان حمله مي کنند، تيري به چشم مبارکش مي زنند و آقا ديگر نمي بيند، از طرفي هم دست ندارد که تير را بيرون بياورد؛ زانوها و پاهايش را جمع مي کند و تير را از چشم خود خارج مي کند، خون چشم آقا را فراگرفته است، جايي را نمي بيند، دشمنان به او شمشير مي زنند حضرت که هيچوقت مولايش را برادر صدا نمي کرد فرياد مي زند
يا اخا ادرک اخا لا يوم کيومک يا ابا عبدالله
با هر نفس پر مي زنم دور سر ابوالفضل
تا ابد دل داده ام به مادرت ابوالفضل
هر جا برات گريه كنم بهشته يا ابوالفضل
زهرا به روي قلب من نوشته يا ابوالفضل
صلي الله عليك يا مظلوم يا حسين
يا حق عزت زياد
التماس دعا