ني
عشق صداي فاصله هاست
صداي فاصله هايي كه غرق ابهامند. - سپهري
ني و نيزه
در اصل "ز يک گوهرند."*
شاخه هاي قميشزاران اند
که با خجره و کارد بريده شده اند.
ني مينويسد با مرکب، براي آينده؛
مي نوازد با دم عشق از "جداييها".**
نيزه در دست پاسدار حال.
صداي گام مرگ از حاشيه لاله
به بام خانه آمده..
برادر ني بدست
از نيزه برادر در بستر است.
خواهر ني نواز
در دور بردار برادر است.