کجايي اي دستگير
تنها مانديم، در نابودها بودني نيافتيم
نيمي از آمدنت ترس دارند و نيمي ترديد و اندکي با حضور قلب، آمدنت را طلب ميکنند
تنهاييم و قدممان ياراي رفتن ندارد
هر آن وجود منجيات را بيشتر خواهانيم
ما را به حال خود وامگذار
ما را دستگيري جز تو نيست
هان اي پرنده انسان باز اي به اين پست خاک
و ما را رهنمون باش