الهي فرج مولايمان را برسان
يک خبر پيچيده در گوش همه
شور بر پا کرده درد و هم همه
قلب شيعه دل غمين و خسته شد
کربلا راهش دوباره بسته شد
سينه ها بار ديگر تنگ شد
هم نجف هم سامرا در جنگ شد
از دوباره شيعه در ماتم نشست
بار ديگر حرمت مولا شکست
چهره را از خلق پوشاندن بس است
اي بدان يک بار سوزاندن بس است
کربلا يک بار لشگر ديده است
خون و آتش اشک مادر ديده است
پيش شيطان هست تلنازي بس است
بيش از اين با عشق ما بازي بس است
شيعه تنها يک کربلا دارد همين
يک نجف يک سامرا دارد همين
دلخوشي شيعه تنها کربلاست
هستيش سجده به خاک سامراست
تا حرم اماج زخم و تير شد
مهدي زهرا بميرم پير شد
نسيمي جان فزا مي آيد بوي کرب و بلا مي آيد.
نميدانم که آيا هنوز بايد عجلوليک افرج بگويم يا نه .امروز جمعه است اما دلگير نيست .سرد نيست ، منا جات حضرت علي را نشنيدم ودلهره هم ندارم اما ناراحتم. اينها نشانه خوبي نيست.نکند نباشد نگاهي بر من ، نکند پرونده ام بسته شده باشد و نکند .....آقاي من ، مولا و امام عصر من چه ميگذرد بر شما
بميرم ، درد هاي سختي ميکشيد و همچنان استوار بزرگترينِ لثارات الحسين هستيد .شما مي آييد . ايمان دارم .مي بينيد حرم پدرتان را مي بينيد و مي آييد . آقاي من به خوبي خودت ما را ببخش