ايينه شو جمال پري طلعتان طلب ... جاروب كم تو خانه سپس ميهمان طلب
خيلي قشنگ نوشتين به دلم نشست
خدا قوت
سلام
ممنون از اينكه به من سر زدين.
منتظر بذل محبتهاي شما تو ديدار هاي بعديتون از وبلاگم هستم.
موفق و مويد و منصور باشيد.
مبتلاتم خاک پاتم حسين ارباب بي کفن
دلداده کربلاتم حسين ارباب بي کفن
جام شراب نوشينت هستي بدستم داده
ببين که عشق شيرينت چه کاري دستم داده
تو وادي عشق بي نشونت دوره گردم حسين
کودکم و پاي عشق پاکت مرد مردم حسين
آن شراب طهور كه شنيده اي بهشتيان را مي خورانند ،ميكده اش كربلاست و خراباتيانش اين مستانند كه اينچنين بي سرودست و پا افتاده اند . آن شراب طهور را كه شنيده اي ، تنها تشنگان راز را مي نوشانند و
ساقي اش حسين است ؛ حسين از دست يار مي نوشد و ما از دست حسين.
الا يا ايها الساقي ادر كأساً و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
التماس دعا