سلام
آن شراب طهور كه شنيده اي بهشتيان را مي خورانند ،ميكده اش كربلاست و خراباتيانش اين مستانند كه اينچنين بي سرودست و پا افتاده اند . آن شراب طهور را كه شنيده اي ، تنها تشنگان راز را مي نوشانند و
ساقي اش حسين است ؛ حسين از دست يار مي نوشد و ما از دست حسين.
الا يا ايها الساقي ادر كأساً و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
التماس دعا