• وبلاگ : نواي دل
  • يادداشت : تويي كه منتظرت هستيم بيا
  • نظرات : 6 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.خسته نباشين.

    خيلي ممنونيم که محبت کردين و بهمون سر زدين.

    در ضمن به روزيم ...... «دعاي عظيم الشّأن صَنَمَي قريش» ......؛ دوست داشتين تشريف بيارين.

    ................................-:- يا جــــــــــدۀ ســــــــــادات -:-................................

    ** دريـغـا! رخـت غـم شـد بر تن ما **

    ** شـده خـاک مـصيـبت، بر سر ما **

    ** الـهي بشکند دستي که از کين **

    ** زده سيلي بـه روي مــــــــادر ما **

    « اَللَّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَ الطّاغوت وَ نَّعثَل وَ عَذّبهُم عَذاباً شَديداً »

    :::..::: التماس دعا :::..:::

    سلام

    بسيار زيبا بود

    ممنون كه به به ما سر زدي

    يا علي مدد

    + صداي شب 

    سلام

    وبلاگ خوبي داري

    موفق باشي

    + ايمان 

    هوالحق

    الَلهُمَ كُن لِوَليِكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ، صَلَواتُكَ عَليهِ وَ عَلي آبائِهِ في هذِه الساَعةِِ وَ في كُل ساعةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَينًا حَتي تُسكِنَهُ اَرضَكَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فيها طَويلاً

    + گلهاي بهشتي 
    ياابا صالح المهدي
    کي از لب زيبايت بوسه اي برگيريم؟
    کي چشمان کم سويمان را به توتياي خاک پايت پر نور کنيم؟
    خبرت هست که بي روي تو آرامم نيست؟
    + شميم 

    گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم

    چه بگويم که غم دل برود چون تو بيايي

    سلام افرا جان

    خوبي كم پيدايي

    راستي رسا به كجا رسيد

    التماس دعا

    + سيد حسين 
    فداي رخ تو همه عالم.
    بيا بنگر بر دل غم ديده،
    كه ليلي نديده، ز غم چه كشيده،
    در اين عالم.
    يكدم بنگر،
    حال زار مرا، بي قرار مرا،
    اي تمام اميدم، تو صبح سپيدم،
    ز نرگس چشمت، ببين چه كشيدم
    + نيما 

    اين معز الاؤلياء و مذل الاعداء؟ اين جامع الكلمة علي التقوي؟ اين باب الله الذي منه يؤتي؟ اين وجه الله الذي اليه يتوجه الاؤلياء؟ اين السبب المتصل بين الارض و السماء؟ اين صاحب يوم الفتح و ناشر راية الهدي؟

    + هاله 

    در اين غروب بي کسي
    در اين کوچه پس کوچه هاي حيراني
    در اين لحظات دلواپسي
    در اين ثانيه هاي صبوري
    در اين سالهاي مهجوري
    دل ها به هواي تو در تلاطم است.
    از آن هنگام که
    مهر خود بر سينه ام افکندي
    وشکوفه ي محبتت بر درخت خزان زده ي دلم نشاندي
    در مجمر جانم آتش عشق تو افتاده
    تو روزي هزار بار از گذرگاه دلم عبور مي کني.
    در فراقت يعقوب وار مي گريم و ايوب گونه شکيب دارم.
    مهدي جان