اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر
صدشکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد
اظهار غم شوق امامم به سر افتاد
آمد به زبان قصه پر غصه مهدی
وان راز که بر دل بنهفتم به در افتاد
مهر رویت تا به کی پشت سحاب
ابر غیبت را بران دیگر بیــــــــا
مرا طواف کعبه چه حاجت که چهار دیوار است
طواف کعبه مرا دیدن رخ یــــــــــــــار است
پاهایم به انتظار توست اما گاهی راه را گم می کنم وبیراهه میرود
دستهایم به انتظار توست تا دست بیعت با تو دهد،اما گاهی دست بر قلم خطا می زند
چشمهایم به انتظار توست تا چشم در چشم زیبای تو باز کند اما گاهی به گناه آلوده میشود
مولای غریبم زودتر بیا و مرا از این انتظار طولانی نجات بده دوست دارم به استقبالت بیایم و قلبم را فرش راهت کنم .
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89 اردیبهشت 1 توسط
سید علی افشاری (منتظر افرا)