لبیک اللهم لبیک
عرفه روز شناختن خویش است و تا خود را نشناسیم به شناخت خدا راه پیدا نمی کنیم من عرفه نفس فقد عرف ربه و قربان کشتن نفس سر کش است که باید او را ذبخ کنیم و به امر خدا گردن نهیم .
ایام الله عرفه و عید قربان بر همه مسلمین جهان مبارک باد
خدایا عیدی ما را در عید قربان اجازه ظهور و حضور ولی و حجتت امام مهدی عج قرار بده .
ای حسین، ...
تو در این دشت، چه خواندی که هنوز، سنگهای «کوه رحمت»... از گریه تو نالاناند؟
عشق را هم زتو باید آموخت... و مناجات و صمیمیت را
و عبودیت را و خدا را هم باید زکلام تو شناخت.
در دعای عرفه،
تو چه گفتی؟... تو چه خواندی، که هنوز تب عرفان تو در پهنه این دشت، بهجاست؟
پهندشت عرفات، وادی «معرفت» است و به مشعر، وصل است وادی شور و «شعور».
ای حسین، ...
دشت از نام تو عرفان دارد و شب، از یاد تو عطرآگین است
آسمان، رنگ خدایی دارد و تو گویی به زمین نزدیک است
ای حسین، ...
ای زلال ایمان، مرد عرفان و سلاح!
در دعای عرفه،
تو چه خواندی، تو چه گفتی، کامروز زیر هر خیمه گرم
یا که در سایه هر سنگ بزرگ یا که در دامن کوه حاجیان گریاناند؟
با تو در نغمه و در زمزمهاند؟
امشب و فردا، هر کجا هستی، دعایمان کن.آقاجان!
و عرفه در کربلا و بین الحرمین ؛ صحن و سرای ارباب؛ دعای عرفه و ... . در طول زمزمه ی دعای زیبای عرفه، ناباورانه مُدام سر را به راست و چپ می چرخانم... راست: گنبد طلای ارباب با آن پرچم سرخ و چپ: گنبد و گلدسته ی علمدار که حرمش نیز رو به حرم ارباب ایستاده و ادب به جا می آورد.
باز هم عرفه رسید...
عرفه، اکسیر شفابخش بر پوست تاولزده شب انسان است.
با هر کدام از هقهقهاى عبارات مفاتیح، دستهاى استغاثه اشک بالا مىرود و روح را مىبرد تا آن سوى نقشهاى جذاب بندگى و رهایى.
در حقیقت، هر دلى که از عرفه بویى برده باشد، صداى چینش خشتهاى تکامل را در روح خویش مىشنود.
گزافه نیست، اگر بگوییم هر دل به امروز که نقطه شروع سازندگى است،
هزاران تحسین بدهکار است.
از هر مصراع عاشقىاش، کتابها مىتوان نوشت و انسانهایى را از نو مىتوان ساخت.
عزت زیاد التماس دعا