یا ابا صالح المهدی ادرکنی
آه نمی توانم توصیف آن لحظه ای راکه با شوروشوق صبح سفید جمعه به دعای ندبه میروم به امید انکه مولایم مهدی (عج) را خواهم دید یا حتی بوی ازپیراهن یوسف زهرا به مشامم خواهد رسید را وصف کنم
آه صبح سفید جمعه یار غروب غمناک من میشود و او همچنان نیامده
نمیدانم چرا از جمعه ها فقط غروبش به یادم می ماند
وچرا صبح سفیدش را فراموش میکنم .
اخر تا کی این فراق و جدایی
جوانها پیر شدند،کودکان بزرگ شدند،بزرگان ازقید حیات رفتند،
فرهاد ها تمام کوه ها را کند ند
مجنونها لیلی را گم کردند
رستم دستان فراموش شد
پوریای ولی از یاد رفت
دیوان حافظ کهنه شد
آخر چقدر تنهایی؟ چقدر دلتنگی؟ چقدر جمعه های دلگیر؟
انگار همه دست به کار شده اند که روی اسم تو اگهی تبلیغاتی بچسبانند
و تو را از یاد ببرند ........
اینچا همه در جنب جوشند که تو را فراموش کنند، باز نمخواهی بیآیی
باشد یقین از سوی خداوند متعال چنین مقدر شده که تا جمعه ایی دگر منتظر ظهورت بمانیم و ما را چاره ایی نیست تا زمان ظهورت دعاگوی وجود گرانبارت باشیم
خدایا ظهور مهدی فاطمه یوسف زهرا (عج) را سهل و آسان فرما
آمین یا رب العالمین