الهی بامید تو دارم نظر
حلول ماه رجب، بهارعاشقان و دلدادگان حریم کبریایی، فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن، هنگامهی شست و شوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت و ماه آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم بر همه مؤمنان مبارک باد.
علم را شکافنده ایی ..... حلم را قبله ایی
ماه مبارک رجب آمده تا دلهای مجذوب را به میهمانی شعبان ببرد.
رجب واقعاً ماه خداست. ماهی که تلنگری به دلت میخورد که معبودت را چگونه می پرستی و....
خوشا به حال آنانکه رجب را از پیشگاه معبود شروع کردند و به سوی نور شتافتند.
( این الرجبیون )
بنام الله
چه خوش عالم زر افشان است امشب | تو گویی نور باران است امشب |
همه کون و مکان اندر نشاط است | مگر جشن و چراغان است امشب |
گل و سنبل ز نو روییده در باغ | جهان همچون گلستان است امشب |
هوا صاف و لطیف ماه تابان | هویدا روی جانان است امشب |
به گوش آمد صدای تهنیت ها | یقین عید جوانان است امشب |
چگونه شب شده روشنتر از روز | چرا دنیا فروزان است امشب |
بدم در فکر و حیرت هاتفی گفت | که عید شاه خوبان است امشب |
امام پنجمین آمد به دنیا | به پایان شام هجران است امشب |
امام باقر و فرزند سجاد | خدیو مُلک امکان است امشب |
بود او وارث علم لَدُنّی | شریعت را نگهبان است امشب |
وصی مصطفی و جانشینش | علی را روح و ریحان است امشب |
برای حفظ دین و نشر قرآن | به فرق خصم برهان است امشب |
زمین و آسمان و عرش اعظم | ز نورش جمله رخشان است امشب |
تمام ماسوی از عرش تا فرش | مطیع و تحت فرمان است امشب |
تمام شیعیان مسرور و خوشحال | که عید اهل ایمان است امشب |
اللهم عجل لولیک الفرج
مبارک شیعیان آمد بدنیا حضرت باقر
که از سوى رسول حق سلامش آورد جابر
مرحبا مرحبا، آفرین آفرین
چشمه جاری شکافنده علم ها در بیابان خشکیده دانش جوشیدن گرفت و جان جویندگان علم و معرفت را از زلال پر برکت خود سیراب ساخت. شیعه نشان افتخار دیگری بر گردن آویخت و بر این پیشوای معصوم خود بالید. ای افتخار شیعه که در ضیافت خانه حوزه ها و دانشگاه ها سفره پر نعمت دانش تو گسترده است، میلاد مسعودت را گرامی می داریم.
ماه محرم ماه حماسه خونین و همیشه جاویدان کربلا با کوله باری از غم و اندوه سپری شد و در ایام صفر با غم سنگینی که از لاله های خونین دشت کربلا بر دلهایمان همیشه باقی است، در شب میلاد آخرین بازمانده کربلای عطش، اشکهای چشمانمان مضاعف میشود و طپش قلبمان سنگین تر از دیروز و دستهایمان بر پنجره های سخت قبرستان غریب و دلگیر بقیع گره میخورد، آنجا که مأوی شکافنده دانش هاست.
چشم هایت را می بندی و دیوار بقیع را در برابرت مییابی و آنگاه که شبکه های پنجره را لمس میکنی مرغ جانت پر می کشد که بر مزار های مطهر و پاکشان حضور یابی، صورت بر خاک معطرشان بگذاری و با سوز دل غربت اشان را گریه کنی. این جا مدینه است این جا بقیع است و این چهار بقعه تاریک و مظلوم ... چهار قبر مظلوم را مینگری که تنها با سنگی بر روی آنها نشان از مزار شریف گلی از بوستان محمد (ص) دارند.
گل ستاره وجود حضرت باقر در آسمان شیعه تابیدن گرفت؛ اما آسمانی که رخت ماتم بر تن نموده، عزادار دیگر ستارگانی است که ابرهای کینه و سنگ دلی در کربلا، جلوی درخشش آنها را گرفته اند.
امام شکافنده دانش ها که جامع علم و منبع دانش و مشهور به فضیلت و بینش است و درجه علم و دانشش بالاتر از فهم بشری، امام پایداری و تلخی چشیده ای از حماسه عاشورا که پیمانش با خدا غیر قابل تردید و فضیلت و کمالش غیر قابل انکار است امام علم که چشمههای جوشان دانش و فنون و حکمت از اندیشه های این بابغه دین می جوشید و میتراوید و اوراق زندگی اش سراسر سرشار از احادیث روایتها و کلمات قصار و نصیحت هاست.
شب میلادش، فضای ساکت و آرام مدینه، مبهوت نورافشانی خانه گلین امام سجاد (ع) است و فروغی نورانی، آسمان مدینه را روشن کرده است؛ نوری که از چهره معصوم و منور نوزادی مبارک به آسمان ساطع است. چشمه جاری شکافنده علم ها در بیابان خشکیده دانش جوشیدن گرفت و جان جویندگان علم و معرفت را از زلال پر برکت خود سیراب ساخت.
بسر مى پرورانم من هواى حضرت باقر
بدل باشد مرا شوق لقاى حضرت باقر
ز عشقش جان من بر لب رسیده کس نمى داند
که نبود چاره ساز من سواى حضرت باقر
بگوشم هاتف غیبى سرود این نکته را دیشب
که باشد رخش دانش زیر پاى حضرت باقر
چنان بگرفته علمش آفاق را یکسر
که پیچیده در این عالم صداى حضرت باقر
پیمبر گفت با جابر که خواهى دید باقر را
سلام از من رسان آنکه براى حضرت باقر
التماس دعا