زمستان خسته شد از بی بهاری
جهان میلرزد از این، بی قراری
گمانم جمعه ای باقی نمانده
خدایا تا به کی چشم انتظاری
بسم الله الرحمن الرحیم
هنوزهم دل به سینه بی قرار است
هنوز هم خواب میبینم به شبها
همان مردی که بر اسبی سوار است
همان مردی که آید جمعه روزی
واین پایا ن خوش انتظار است
ای دلبستگان خورشید همیشه فروزان!
سختی های زمان، دیری نمی پاید.
ای عاشقان!
ای خلوت نشینان پریشان!
امیدمان ناگهان با کوله باری از مهربانی می آید.
از «بیهوده گویان» نباشید؛ از «عافیت طلبان» و از «مصلحت جویان»!
اگر او «شریک قرآن» است، چرا قرآن نمی خوانید؟
اگر او «خورشید شب شکن» است، چرا در تاریکی ها می مانید؟
و اگر او «کشتی نجات» است، چرا به سوی دریا نمی رانید؟
راستی اگر او «باران و رحمت بی کران الهی» است، چرا در زیر باران تشنه نشستن؟
اگر او «سرسبزی روزگاران» است، چرا در فصل برگ ریزان، از پا نشستن؟
و اگر او «سرپرست و دوستدار مؤمنان» است، چرا دل دوستان خدا را شکستن؟
آه... یاران!
او «از بین برنده ستم و تجاوز» است، راه «عدالت» بپویید.
او «دروازه هدایت» است، از «گمراهی»ها، دوری بجویید.
و او هیچ گاه ما را فراموش نمی کند، از «عشق» بگویید
بسم الله
تا کی باید لحظه دیدار تو را در رویاهایم تصور کنم… تا کی باید به آسمان بنگرم و ببینم که خورشید واقعی از پشت ابر بیرون می آید… تا کی باید شب های جمعه خدا خدا کنم که فردا می آیی… تا کی باید به دنبال نشانه ای از تو باشم و راهی که می روی از بوی یاست بشناسم… تا کی قلبم برای انتظارت بتپد… تا کی باید دستانم برای تو بنویسند… تا کی باید در صحرای عرفات چشمانمان دیدار تو را از ما بخواهند… تا کی باید غروب خورشید جمعه را تحمل کنم… تا کی باید احساسم برای تو بگرید… تا کی باید دلم تنگ وصال تو باشد… تا کی…
نیایش
ای خدای حسین...!
«ای خدای حسین! ائمه معصوم(ع) ابواب رحمتاند و کشتی نجات. ما را از بازترین باب و سریعترین کشتی نجات، محروم مساز.
ای خدای سجاد! چه بزرگی تو که با وجود سجاد(ع) دیگران را نیز بنده میشماری، عبادتشان را بهحساب میآوری و بر سرشان سایه خدایی میگستری. ما هر چه بندگان بدیم، تو خدای خوبی. به ما لیاقت بندگیات را عنایت کن.
ای خدای عباس! تنها تویی که میتوانی عشق را با جنگاوری و ادب را با دلاوری در وجود کسی متجلی کنی. ما را به دست ساقی ابوفاضل، از این فضائل سیراب کن.
ای خدای زینب! تو را به عظمت زینب(س) سوگند که جلوهای از جلال زینب را به مردان و زنانمان بنمایان تا جلوههای فریب دنیا، در نگاهشان رنگ ببازد.
ای خدای علی اکبر! ما را در سنت ذبح عزیزان پیش پای محبوب، شیعه حسین(ع) قرار ده.
ای خدای قاسم! حلاوت شهادت را ـ شیرینتر از عسل ـ به ذائقهمان آشنا کن.
ای خدای حبیب! دلمان را تا واپسین دم کهولت و پیری، همچنان جوان عشق حسین(ع) بدار.
ای خدای حُر! هر روز عاشوراست و هر زمین کربلا و انسان هر لحظه در معرض آزمایش و فتنه و بلا؛ رو سفیدمان کن.
ای خدای اشک! اشک عزای حسین(ع) آب حیات تشیع است. میان شیعه و گریه فاصله مینداز.
ای خدای فرات! عطش دیدار، عنایت کن.
ای خدای حضرت منتقم!
از نشتر عاشورا بر زخم سقیفه، همچنان خون تازه میجهد،
و این زخم کهنه جز به دست قدسی مهدی(عج) مرهم نمیپذیرد.
«عجل علی ظهوره
[سید مهدی شجاعی]
هوالله
پیوند دو فرهنگ «عاشورا» و «انتظار» از دلایل و شواهد متعددی برخوردار است که در این مجال کوتاه به برخی از آنها خواهیم پرداخت.
الف) مهدی(عج) از نسل امام حسین(ع)
روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع)، حضرت مهدی(عج) را از نسل امام حسین(ع) معرفی کرده است از جمله این روایات:
1. پیامبر اکرم(ص) روزی درحالیکه دست مبارکشان را بر روی شانه امام حسین(ع) نهاده بود، فرمود: «مهدی این امت از نسل این فرزندم است، دنیا به پایان نخواهد رسید، .مگر اینکه مردی از اولاد حسین(ع) قیام کند و جهان را با عدل و داد پر سازد».[1]
2. رسول خدا(ص): «خداوند متعال از روزها، روز جمعه و از شبها، شب قدر و از ماهها ماه رمضان را برگزید و مرا نیز پیامبر برگزید و علی(ع) را برای من جانشین و ولی برگزید و از علی(ع) نیز امام حسن و امام حسین(ع) را حجت برای جهانیان برگزید، که نهمین فرزند امام حسین(ع) دانشمندترین و حکیمترینِ آنهاست».[2]
3. امام حسین(ع): مردی از ایشان درباره امامان پرسید، حضرت فرمود: «(دوازده نفرند که) به شمار نقبای بنیاسرائیلاند، نه نفر از آنها از فرزندان من هستند، آخرینشان قائم آل محمد است».[3]
ب) تحقق کامل اهداف عاشورا با قیام مهدی(عج)
امام حسین(ع) در حدیثی، هدف قیام خود را بیان کردهاند: «من به منظور ایجاد اصلاح در امت جدم رسول خدا(ص) قیام کردهام و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به همان سیره مرسوم جدم پیامبر و پدرم علی بن ابیطالب عمل میکنم».[4]
حضرت صاحب الزمان نیز همین اهداف و انگیزههای جدشان را مورد نظر دارند که در حکومتشان بهطور کامل محقق میشود.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «آنگاه که روندگان بروند، زمانها بگذرند و مؤمنان کمیاب شوند و فراهم آمدگان نابود شوند او خواهد آمد ... .
هنگامی که دیگران هوای نفس را بر هدایت مقدم بدارند او [مهدی(عج)] امیال نفسانی را به هدایت برمیگرداند و در شرایطی که دیگران قرآن را با رأی خود تفسیر و تأویل کنند، او آراء و عقاید را به قرآن باز میگرداند. او به مردم نشان خواهد داد که چگونه میتوان به سیره نیکوی عدالت رفتار کرد. او تعالیم فراموششده قرآن و سیره نبوی را زنده خواهد کرد.[5]
امام صادق(ع) نیز در این باره فرمود: «قائم آل محمد(ع) به همان شیوهای که پیامبر رفتار میکردند رفتار خواهد کرد. آنچه را از نشانه و ارزشها و شیوههای جاهلیت باقی مانده است از میان برمیدارد و پس از ریشهکن کردن بدعتها، احکام اسلام را از نو حاکمیت میبخشد».[6]
پس مشاهده میکنیم که اهداف امام زمان(عج) با اهداف سیدالشهدا یکسان است.
ج) حضرت مهدی(عج) منتقم خون حسین(ع)
در حدیثی از حضرت باقر(ع) سؤال شد که چرا به آخرین حجت الهی قائم گفته میشود؟ حضرت فرمود: «چون در آن ساعتی که دشمنان جدم امام حسین(ع) را به قتل رساندند فرشتگان با ناراحتی درحالیکه ناله سر داده بودند عرض کردند: «پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند درمیگذری؟» خداوند به آنان وحی فرستاد که: «ای فرشتگان من! سوگند به عزت و جلالم که از آنان انتقام خواهم گرفت هر چند بعد از مدت زمان زیادی.» آنگاه خداوند متعال نور و شبح فرزندان امام حسین(ع) را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود فرمود: «با این قائم از دشمنان حسین(ع) انتقام خواهم گرفت».[7]
نیز وقتی در تفسیر آیه 33 سوره اِسراء «وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا ...» از حضرت صادق(ع) پرسیدند، حضرت فرمود: «او کسی است که مظلوم کشته شد؛ ولی او امام قائم است که حق قصاص به او داده شده است و اگر همه زمین را به سبب این جرم بزرگ بکشد، اسراف نکرده است.»[8] همچنین در روایات آمده است هنگامی که امر ظهور حضرت فرابرسد، ایشان بین رکن و مقام میایستد و پنج ندا میکند، که در آن ندا کردن درباره انتقام گرفتن خون جدشان میفرماید:
«أَلا یا اَهْلَ الْعاَلَم! أَنَا الصَّمْصامُ الْمُنْتَقِم؛ ای اهل عالم آگاه باشید که من شمشیر انتقامگر هستم.
أَلا یا اَهْلَ الْعاَلَم! إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَیْن قَتَلوُهُ عَطْشاناً؛ ای اهل عالم آگاه باشید که جدم حسین را تشنه شهید کردند.
أَلا یا اَهْلَ الْعاَلَم! إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ طَرَحُوهُ عُرْیاناً؛ ای اهل عالم آگاه باشید که جدم حسین را عریان رها کردند.
أَلا یا اَهْلَ الْعاَلَم! إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ سَحَقُوهُ عُرْیاناً؛ ای اهل عالم آگاه باشید که بدن جدم حسین را از روی دشمنی خرد کردند».[9]
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج 51، ص 91.
[2]. القطره، ج 2، ص .
[3]. فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص 731.
[4]. بحارالانوار، ج 45، ص 6.
[5]. همان، ج 51، ص 130.
[6]. همان، ج 52، ص 352.
[7]. دلائل الامامه، ص 239.
[8]. تأویل الآیات، ص 280، ح 10.
[9]. الزام الناصب، ج 2، ص 282.