باذن حق تعالی
شهادت حضرت زینب سلام الله علیها عقیله بنی هاشم
و پیغام بر کربلا بر جمیع شیعیان جهان تسلیت باد
تمام زمین و زمان بر کربلا میگریند و تمام کربلا بر زینب(سلام الله علیها)
زینب خدای عشق و جان عالمین است
ذکر طپشهای دل زینب حسین است
زینب کبری(س) به دنیا آمده بود تا صبر و شکیبایی را از حضور خویش شرمسار کند
هر کس بر مصیبت های این دختر ( زینب سلام الله ) بگرید
همانند کسی است که بر برادرانش ، حسن وحسین (ع) ، گریسته است .
حضرت محمد رسول گرامی اسلام (ص)
هوالحی
به دریای پر از غم، امان از دلِ زینب
به عمری همه ماتم، امان از دلِ زینب
کشیده غم دنیا به سوزِ دل و سینه
از آن شهرِ مدینه، امان از دلِ زینب
نظر کرده به مادر میانِ در و دیوار
همان قصهی مسمار، امان از دلِ زینب
از آن سیلی ملعون، که شد قاتلِ زهرا
همان غربت کبری، امان از دلِ زینب
باسمه تعالی
السلام علیکِ یا زینب کبری السلام علیکِ یا بنت رسول الله
السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین (س)
15 رجب، سالروز وفات
عقیله بنی هاشم، پرچمدار کربلا،
زینب کبری (سلام الله علیها)
را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گویم
صبر را مفهوم معنا زینب است
کعبه غمهای دنیا زینب است
چون حسین است آفتاب شهر عشق
ماهتاب عالم آرا زینب است
ای شکوه حماسه در سراپرده حیرت! ای زخم خوره نینوا! ای بانوی خورشیدهای دربند! ای زینب قهرمان! تو که خود، وسعتی به اندازه همه سوگ های آفرینش داشته ای، تو که خود دریای بی کران اشک را، ساحل بودی، چگونه باید بر تو سوگواری نمود که ما سوگواری را از تو یادگار داریم. تو که آواز سرخ کربلا را از حنجره بردباری ات، به گوش تاریخ رساندی و اگر این حنجره صبوری و آن نطق آتشین تو در کاخ یزیدیان نبود، داستان جان سوز آن ظهر عطشناک در کوچه های تاریخ به دست فراموشی سپرده می شد.
این روزها اسراء کربلا بعد از پیروزی خون بر شمشیر در دربار یزید( میمون پرستی که پدرش او را با عقائد مسیحیت پرورش داده بود با ذلت و خواری در شهر شام شهری که حتی روزی حتی اهلبیت پیامبر را به عنوان خارجی می شناختند و علی که در نماز از پایش تیر کشیدند را بی نماز می دانستند) بعد از رسوائی یزید در دربار او به عزاداری مشغولند و بعد از سالها از ان حادثه عبرت اموز مکانی شده برای یاد کردن از مصائب حضرت زینب و حضرت رقیه (سلام الله علیهما) .
امید است با خواندن ان به عظمت کاروان کربلا بیشتر پی ببرید باشد که با عنایت ام المصائب و حضرت رقیه ارادتمان به این استان پر برکت افزوده گردد.
حضرت رینب (س) در ادامه فرمودند: خداوندا حق ما را بستان و انتقام ما را بگیر و بر این ستم پیشگان که خون ما را ریختند خشم و عذاب خود را فرو فرست.
ای یزید! به خدا سوگند که پوست خود را شکافتی و گوشت بدن خود را پاره پاره کردی. رسول خدا (ص) را در حالی ملاقات کنی که آن بار سنگین بر دوش توست؛ خون خاندانش را ریخته ای و پرده حرمت او را دریده ای و فرزندانش را به اسارت برده ای؛ جایی که خداوند پریشانی آنها را بزداید و داد آنها را بستاند.
خدا فرموده است: " مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند بلکه زنده و از روزی خداوند بهره مند هستند."
همین بس که آن روز خداوند، حاکم و محمد (ص) خصم شما و جبرییل پشتیبان اوست و کسی که راه را برای تسلط تو بر مسلمانان مهیا ساخت بزودی درخواهد یافت که پاداش ستمکاران چه پاداش بدی است و خواهد فهمید که کدام یک از شما بدتر و سپاه کدام یک ناتوان تر است.
اگر چه مصیبت های روزگار وادارم ساخت تا با تو سخن بگویم اما تو را ناچیز می شمارم و بسیار نکوهش می کنم و سرزنش های تو را چیزی نمی شمارم، اما چه کنم که دیده ها گریان و سینه ها سوزان است.
جای شگفتی است که حزب شیطان، حزب خدا را به قتل رساند و خون ما از پنجه های شما بچکد، پاره های گوشت بدن ما از دهان شما خارج شود و آن بدن های پاک و مطهر را گرگ های وحشی بیابان دریابند.
آنچه امروز غنیمت می شناسی فردا غرامت است و آنچه را از پیش فرستادی دریافت خواهی کرد.
خداوند بر بندگان ستم روا ندارد و شکوه ام برای اوست و به او اعتماد دارم؛ پس هر خدعه ای که داری انجام ده و هر تلاش و کوششی را به کار گیر.
به خدا سوگند یاد ما را از دل ها و وحی ما را محو نخواهی کرد و به جلال ما نخواهی رسید و لکه ننگ این ستم را نخواهی شست.
رای و نظر تو بی اعتبار و ناپایدار و زمان سلطنت تو اندک و جمعیت تو پریشان خواهد شد آنگاه که هاتفی فریاد زند "الا لعنة الله علی القوم الظالمین"
سپاس خداوندی را که آغاز ما را به سعادت و آمرزش و عاقبت ما را به شهادت رقم زد و از خداوند می خواهم که آنان را اجر جزیل عنایت فرماید و بر پاداش آنها بیافزاید. او خود بر ما نیکو خلیفه ای است و مهربانترین مهربانان است و بر او توکل می کنیم.
سخنان حضرت زینب (س) غرور و تکبر یزید را در هم شکسته و اعتبارش را به باد داده بود.
دختر علی (ع) در اوج عزت و شرف و آزادگی دنیاپرستان را آن چنان در هم کوبید که تا آخرین لحظه آفرینش آرامشی در پی نداشت.
سخنان برگرفته از روح نیرومند و پر صلابت شیرزن قهرمان کربلا اوج افتخار هستی و اعتبار تمامی آزادگان است...
امان از دل زینب که خون شد دل زینب
بانوی خیمهها غم غربت به بر کشید
یک کوفه درد برسر بار سفر کشید
او زنده مانده بود، ولی رنج کربلا
از کشتگان کربوبلا بیشتر کشید
در عرصهای که مسلخ ماه و ستاره بود
کبریت شامیان شد و تیغ سحر کشید
نقاش عاشقان شد و با رنگواژهها
یک نینوا زمین و زمان شعلهور کشید
روشنگرانه چهرهی خورشید عشق را
از پشت ابرهای سیاست به در کشید
زینب زنیست مرد، که مردان بیافق
تا دوردست او نتوانند پر کشید