• وبلاگ : نواي دل
  • يادداشت : بهمين سادگي .....
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    /مناجات خواجه عبدالله انصاري/

    غلام آن معصيبتم که مرا به عذر آرد

    الهي به فضل خود قايمي و به شکر خود شکور ، به علم عارف نزديکي و از وهم ها همه دور.

    الهي عبدالله را از سه آفت نگاه دار از وساوس شيطاني و خواهش هاي نفساني و غرور ناداني.

    الهي اگر عبدالله را خواهي گداخت دوزخي بايد پالايش او را و اگر خواهي نواخت بهشت ديگر بايد آرايش او را.

    الهي کاشکي عبدالله خاک بودي تا نامش از دفتر وجود پاک بودي.

    الهي اگر کاسني تلخ است از بوستان است و اگر عبدالله مجرم است از دوستان است.

    الهي چون آتش فراغ داشتي دوزخ پر آتش از چه افراشتي.

    الهي چون سگ را در اين درگاه بار است و سنگر او ديدار است عبدالله را با نا اميدي چه کار است.

    در بارگهت سگان ره را بار است سگ را بار است و سنگ را ديدار است
    چون سگ صفت سنگدل از رحمت تو نوميد نيم که سنگ و سگ را بار است

    الهي گوهر اصطفا در دامن آدم تو ريختي و گرد عصيان بر فرق ابليس تو بيختي و اين دو جنس مخالف را با هم آميختي، از روي ادب اگر بد کرديم بر ما مگير که گرد فتنه تو انگيختي.

    الهي تو دوختي درپوشيدم و آنچه در جام ريختي نوشيدم هيچ نيامد از آنچه مي کوشيدم.

    الهي من غلام آن معصيتم که مرا به عذر آرد و از آن طاعت بيزارم که مرا تعجب آرد.

    الهي گداي تو به کار خود شادان است، هرکه گداي تو شد در دو عالم سلطان است.

    الهي غير از الم هاي تو جاي شادي نيست و جز از بندگي ات روي آزادي نيست.

    الهي کار اگر به گفتار است بر سر همه گويندگان تاجم و اگر به کردار است چون سليمان به موري محتاجم.

    الهي کدام درد بود ازين بيش که معشوق توانگر و عاشق درويش.

    الهي من کيستم که تورا خواهم چون از قيمت خود آگاهم. از هرچه مي پندارم کمترم و از هر دمي که مي شمارم بدترم.

    الهي بر سر از خجالت گرد داريم و در دل از حسرت درد داريم و رخ از شرم گناه زرد داريم.

    منم بنده عاصيم رضاي تو کجاست تاريک دلم نور و ضياي تو کجاست
    ما را تو بهشت اگر بطاعت بخشي آن بيع بود لطف و عطاي تو کجاست